تعطیلی کنسرتها به ضرر هنرمندان است و بس
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۵۹۱۰۵
علی رهبری درباره توقف کنسرتها از روزهای آغازین حوادث اخیر میگوید: «روی صحنه نرفتن هنرمند به ضرر هیچکس نیست، مگر خودش.»
ضضاین موسیقیدان و رهبر ارکستر همچنین به ایسنا میگوید: اعتراض هنرمندان به مشکلات موجود و البته همراهی و همدردی آنها با مردم، حق مسلم آنها است؛ زیرا هنرمند احساساتی است و وقتی احساسات مردم را میبیند تحت تأثیر قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه میدهد: هنر یک موسیقیدان، روی صحنه نمایان میشود و ممانعت از این حضور تنها به خود هنرمند آسیب میزند. اما بدتر از اینکه یک هنرمند روی صحنه نرود، تهدید آنها برای روی صحنه رفتن است.
رهبری سپس این سوالات را مطرح میکند که «روی صحنه نرفتن هنرمندان موسیقی آن هم در مملکتی که موسیقی همیشه با دشواری همراه بوده، خیلیها آرزو داشتهاند موسیقی نباشد و استادان بزرگی مانند روح الله خالقی و حسین دهلوی برای ماندن موسیقی تلاش و مبارزه کردهاند، چه تأثیری داشته است که هنرمندان در اعتراض به اتفاقاتی که افتاده خودشان موسیقی را تحریم کردهاند؟ این امر چه تغییری را باعث میشود؟ اگر تالار وحدت را ببندند یا ارکستر سمفونیک را منحل کنند چه خواهد شد؟ آیا مردم بابت منحل شدن ارکستر سمفونیک اعتراض خواهند کرد؟ نه! اتفاقا کسی متوجه نخواهد شد.»
این آهنگساز همچنین تصریح میکند: «نرفتن روی صحنه به جز اینکه ممکن است فقط به خود موسیقیدان لطمه بزند، برای مردم تفاوت چندانی ندارد؛ بخصوص مردمی که اصلا موسیقیدانها را خیلی جدی نمیگیرند و بسیاری از آنها ما را مطرب میدانند.»
او می گوید: «اینکه هنرمندان احساس خود را به عنوان موسیقیدان مطرح کنند، اصلا اشتباه نیست ولی اگر مثلا خود من به عنوان رهبر ارکستر از کارم کناره گیری کنم به کجا کمک خواهد کرد و چه اثری خواهد داشت؟ البته هر جایی هم که این اقدامات اثر داشته باشد، مطمئن باشید در ایران اثری نخواهد داشت؛ چون همیشه در ایران با موسیقی مخالفت شده و این اقدامات تنها مشکلی را به مشکلات دیگر اضافه میکند.»
او بیان میکند که وقتی هنرمندان سرشناس صحنه را ترک میکنند، خطری که حوزه موسیقی را تهدید میکند این است که شاید هنرمندان در سطح پایینتر جای آنها را بگیرند.
در بخش دیگری از این گفتوگو این مسئله را با او در میان میگذاریم که اخیرا در پی برنامههای متعدد او در روسیه، رسانههای خارجی نسبت به این امر نقد داشتهاند؛ چراکه معتقد هستند روسیه به خاک اوکراین تجاوز کرده است.
این رهبر ارکستر در راستای این مسئله نقطه نظر خود را اینگونه عنوان میکند: باید بگویم که من به روسیه نرفتهام بلکه به نزد والری گرگیف، به شهر چایکوفسکی و به اپرایی رفتهام که بزرگترین اپرای دنیا است و بزرگان موسیقی برای اولین بار آثار خود را در آنجا اجرا کردهاند. من در این اپرا با بهترین موسیقیدانهای دنیا کار میکنم و موسیقی آهنگسازان شرقی را از ترکیه، تاجیکستان و ارمنستان به روی صحنه میبرم. به عقیده من حضورم در این اپرا بالاترین قدمی بوده که میتوانستم برای ایران بردارم.
او ادامه میدهد: از «بی بی سی» به من ایراد گرفتند که چرا به روسیه که با اوکراین وارد جنگ شده است، رفتهام؟ پاسخ من به این سوال این بود که وقتی انگلیسیها و امریکاییها بغداد عراق را به طرز خیلی بیرحمانهای بمباران میکردند و ۱۵۰ هزار نفر را کشتند، من در انگلیس رهبر ارکستر بودم، پس میبایست دیگر کشورها همان زمان من را تحریم می کردند. همچنین اگر قرار بود جایی را تحریم کنیم، باید طی همان سالها، امریکا و انگلیس را تحریم میکردیم. اگر این اتفاق افتاده بود این حرف امروز موضوعیت داشت.
رهبری تصریح میکند: از طرفی اگر بخواهید باتوجه به پیشینه تاریخی هر کشور تصمیم به حضور در آنجا بگیرید، به هیچ کجای اروپا نمیتوان رفت، چون هر کدام از کشورهای اروپایی از بلژیک گرفته تا آلمان، همه مشکلات بزرگ و اساسی دارند.
او در نهایت تأکید میکند که مخالف تحریم به هر شکلی است؛ تحریم یعنی شکنجه کردن. تمام تحریمهایی که در سالهای اخیر دیدهایم به هدف اصلی خود نرسیدند و هدف آنها مردم معمولی شدند. هر تحریمی در هر جا فقط موجب شده که مردم بها بدهند. همچنین زشت ترین کاری که یک هنرمند میتواند انجام دهد این است که یک هنرمند دیگر را تحریم کند.
علی رهبری _ آهنگساز و رهبر ارکستر بین المللی ایرانی _ اکنون به عنوان رهبر دائم میهمان اپرای مارینسکی سن پترزبورگ فعالیت میکند.
او فارغ التخصیل هنرستان عالی موسیقی ملی و آکادمی موسیقی و هنرهای زیبای شهر وین است. رهبری رییس هنرستان عالی موسیقی ملی و کنسرواتوار تهران در ۲۵ سالگی به مدت ۳ سال بوده است.
رهبری برنده مدال طلا برای ایران در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در فرانسه و مدال نقره برای ایران در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در سوئیس است. او از طرف بیش از ۱۲۰ ارکستر سمفونیک جهان از جمله وین، زالسبورگ، برلین، لندن، امستردام، بروکسل، تورنتو، توکیو، مکزیک و ... دعوت شده است.
او همچنین رهبر میهمان دایم فیلارمونیک چک، بلگراد و بروکسل و رهبر دایم و مدیر هنری ارکسترهای سمفونیک در شهرهای بروکسل، پراگ، زاگرب، مالاگا و تهران بوده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: موسیقی علی رهبری جشنواره تئاتر فجر 1401 جشنواره فیلم فجر 1401 جشنواره شعر فجر و کتاب سال برگزیده ها باستان شناسي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کافه خاطره جشنواره تئاتر فجر 1401 جشنواره فیلم فجر 1401 جشنواره شعر فجر و کتاب سال رهبر ارکستر روی صحنه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۵۹۱۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رونق کنسرتها تهدید یا فرصت؟
هفته گذشته در همین صفحه گفتوگویی با محمد گلریز، خواننده باسابقه موسیقی سنتی داشتیم که فضای برگزاری کنسرتها را ماهیتا در دست مافیای موسیقی میدانست. با یک مرور اجمالی بهراحتی میتوان دید که این مسأله شکلی جدی در اجرای کنسرت در کشور دارد. زیرا از میان اجراهای متعدد درصد کمی از اجراها به موسیقی سنتی ایران اختصاص داشته است. بر همین اساس در این گزارش نگاهی میکنیم به وضعیت نامناسب موسیقی پاپ و رواج گسترده آن و عدم حمایت کافی از موسیقی اصیل ایرانی.نگاه سهلانگارانه به موسیقی پاپ
سهلگیری نسبت به موسیقی پاپ چه در تولید آلبوم و چه کنسرت از دهه ۷۰شروع شده و در سال گذشته و وقایع پس از اغتشاشات سال ۱۴۰۱ و قهر بخشی از هنرمندان از اجرای برنامه با توجیههای سیاسی سرعت گرفت و امروزه دیگر اثری از سختگیریهای فنی و محتوایی دهه ۷۰ نیست و در نتیجه آثار ضدفرهنگی در قالب موسیقی پاپ در سالنهای کشور اجرا میشود که همزمانی آن با ماه مبارک رمضان بخشی از جامعه را نگران و ناراضی کرده است.پس از وقایع موسوم به زن، زندگی، آزادی و تحریم برنامههای هنری توسط اپوزیسیون و برخی از هنرمندان که تحت تأثیر تهدیدات اپوزیسیون حاکم بر هنر اتفاق افتاد مسئولان فرهنگی کشور بهجای اینکه سراغ هنرمندان اصیل رفته و از فرصت پیشآمده برای بازگرداندن هنرمندان اصیل موسیقی به صحنه استفاده کنند، سعی کردند با سهلگیری اعطای مجوز آن دسته از فعالان موسیقی را که پیشتر بهخاطر سطح پایین تولیدات اجازه برگزاری کنسرت نداشتند به موسیقی برگردانند. اتفاقا این ترفند در کوتاهمدت جواب داد و بهسرعت گروههای موسیقی پاپ برای برگزاری کنسرت با هم مسابقه گذاشتند تا جایی که در سال ۱۴۰۲ رشد بیسابقهای را در برگزاری کنسرت در کشور شاهد بودیم.رشد فراوانی کنسرتها به نوروز و ماه رمضان هم کشیده شد و برای اولینبار نه فقط ماه مبارک رمضان از تعداد کنسرتها نکاست، بلکه با رشد بیرویه کنسرتها در جایجای کشور مواجه بودیم؛ رشدی که بهصورت محسوسی فضای معنوی ماه رمضان را تحت تأثیر قرار داد، درحالیکه در طول صدها سال جامعه ایرانی تلاش کرده که با استفاده از قالب موسیقی، فضای مناجات و معنویت را در ایام مبارک رمضان گسترش دهد. سؤال این است که آیا مدیریت فضای نوروزی موسیقی همزمان با رعایت مقتضیات معنوی و عقیدتی ممکن نبوده است؟
عدم تعارض موسیقی خوب با ماه مبارک رمضان
نقد برگزاری کنسرت در ماه مبارک رمضان به این معنی نیست که موسیقی و قالب امروزی اجرای آن به نام کنسرت در تعارض با معنویت باشد، موسیقی تعارضی با معنویت نهفقط ندارد، بلکه یکی از عرصههای ترویج معنویت است، برخلاف تصور رایجی که در صدساله گذشته رایج شده و برخی فقهای شیعه واژه موسیقی را فقط به موسیقی بزمی اطلاق کردهاند انواع مختلف موسیقی از لحاظ کاربرد وجود دارد که بخش مهمی از آن در خدمت معنویت است بهخصوص که موسیقی آوازی اساسا در خدمت مذهب و معنویت بوده و بسیاری از گوشههای موسیقی آوازی موسوم به سنتی برگرفته از آیینها و مناسک مذهبی است.در بخشی از مناطق کشور مانند لرستان، کردستان، استانهای جنوبی خراسان و...ازموسیقی بهعنوان بخشی از مناسک و آیینهای دینی و مذهبی استفاده میشود، نگاه عرفا و حکمای قدیم به موسیقی نیز حاکی از این است که نهفقط موسیقی را وسیله لهو و لعب نمیدانستهاند بلکه آن را در خدمت معنویت و سیر و سلوک معنوی میدانستند.
موسیقی از منظر حکمای شیعی
حکیم شیعه ابنسینا در کتاب اشارات، یکی از راههای مطیع کردن نفساماره نسبت به نفس مطمئنه برای استیلا بر قوای تخیلی و وهمی علاوه بر عبادت مقرون به تفکر را آهنگ و موسیقی خوش و جذاب که قوای نفس را جذب کند، دانسته است. این امر موجب میشود کلمات مفیدی که با آن آهنگ ادا میشود در نفس نفوذ کند.ملاصدرا دیگر متفکر شیعی هم درخصوص موسیقی از مفهوم «سماع باطنی» (شنیدن درونی) یاد میکند.این سماع از نظر او میتواند پنج حس باطنی را بگشاید و موجب درک جهان نامحسوس با حواس ظاهری شود. به عقیده او حقیقت موسیقی همین شنیدن صدای ظاهری «ساز» نیست، بلکه در اصل استماع خطاب «الست بربکم» است. ملاصدرا به شنونده نسبت به بیتوجهی به این سماع هشدار میدهد و معتقد است شنونده باید بیواسطه از حق بشنود و بر این عقیده است هنگام استماع موسیقی درواقع خداوند با انسان حرف میزند، نه موسیقیدان.از سوی دیگر بخشی از موسیقی ایرانی در شقوق مختلف آن مختص به ماه مبارک رمضان است، بهگونهای که میتوان بخشی از موسیقی ایرانی را بهعنوان موسیقی رمضان در نظر گرفت که هوشنگ جاوید در کتاب موسیقی رمضان در ایران بخشی از این گنجینه عظیم هنری را جمعآوری کرده که نشاندهنده ظرفیت عظیم موسیقی در گسترش معنویت در این ماه مبارک بوده است.
جای خالی موسیقی معنوی در کنسرتها
با وجود این، ظرفیت عظیم هیچوقت این گونه از موسیقی که سراسر حکمت، معرفت و معنویت است در قالبهای جدید عرضه مانند کنسرت نیامده، چراکه اساسا این قالب در اختیار بخش خصوصی است و اغلب برای اهداف اقتصادی برگزار میشود. هرچند در دهههای ۶۰ و۷۰ این اهداف هنری و فرهنگی بود که برخی فعالان را به برگزاری موسیقی سوق میداد اما امروزه تهیهکنندگان و سرمایهسالاران هستند که حرف اول را میزنند لذا اگر حمایت نهادهای دولتی نباشد، نمیشود انتظار داشت موسیقی معنوی و آیینی در قالب کنسرت و به مخاطب عام ارائه شود.
موسیقی خوب؛ قالب، موضوع یا کیفیت
دردهه گذشته با توجه به اینکه نهادها و فعالان انقلابی حوزه موسیقی بدون پیشینه کافی وارد این حوزه شده بودند موضوع و محتوای اشعار را مبنای تشخیص موسیقی خوب از بد قرار دادند. درحالی که با توجه به ماهیت موسیقی در سبکهای مختلف تنها توجه به موضوع و محتوای ترانهها نمیتواند مقیاس ارزشگذاری خوبی باشد، بلکه این سبکهای موسیقی هستند که کیفیت اثر یک قطعه موسیقی برمخاطب را مشخص میکنند. علاوه بر تقسیمبندی امروزی موسیقی به کلاسیک، پاپ، راک،جزو... تقسیمبندیهایی در موسیقی کلاسیک و اصیل نیز هست مانند موسیقی عامهپسند، بزمی، حماسی، آیینی و... که مختصات ساختاری این موسیقیها و زیباشناسی خاص آنها باعث شده به محتوایی خاص گره خورده و دراختیار آن قرار گیرند.
نهادهای انقلابی بیتوجه به ماهیت موسیقی
بهرغم اینکه در ۱۰سال گذشته با وسعت بیسابقهای انواع موسیقی موسوم به پاپ بهخصوص نوعی از موسیقی الکترونیک موسوم به ترنس بهخاطر سهولت تولید توسط برخی از نهادهای انقلابی مورد استفاده قرار گرفته است، این نوع از موسیقی بهخاطر خاستگاه و سیر تطورش گنجایش پرداختن به مفاهیم معنوی را ندارد. از سوی دیگر هرکدام از سبکهای موسیقی به شرط داشتن کیفیت لازم، آهنگساز، نوازنده، خواننده و ترانهسرای متبحر، معتقد و آشنا به مبانی هنر و حکمت دینی میتواند اثری معنوی تولید کند؛ لذا مسأله کیفیت هنری نیز بسیار مهم است. پس به شرط استفاده از سبکهای متناسب موسیقی، تولید اثر معنوی وابسته به بهکارگیری عوامل معتقد، متخصص و توانمند است. با کمال تأسف امروزه اغلب موسیقی تولید شده در کشور در سبک پاپ و بدون حداقلهای کیفی است، تا جایی که بسیاری از کنسرتهای امروزی بدون هیچ نوع ارزش هنری برگزار شده و حتی در شبکههای اجتماعی مورد تمسخر مخاطبان هنرشناس قرار میگیرد. در چنین بلبشویی که اغلب کنسرتها از هرگونه معیار ارزشگذاری خالی هستند مجوز برگزاری کنسرت در شبهای ماه مبارک رمضان میتواند مجوز به تخریب فضای معنوی جامعه باشد.
عوارض فرهنگی سهلگیری به موسیقی پاپ
با وجود ناسازگاری سبکهای مدرن موسیقی ازجمله موسیقی پاپ با فرهنگ ایرانی ــ اسلامی با توجه به اتصال فرهنگی رسانهای کشورهای جهان به یکدیگر و تأثیرات تهاجم فرهنگی چنددهساله نهفقط در ایران بلکه در هیچ کجای جهان گریزی از موسیقی مدرن غربی بهخصوص سبک پاپ وجود ندارد اما حداقل در بخش موسیقی قانونی و رسمی کشور میشود با تقریر قوانین و معیارهای فنی و محتوایی از عوارض این نوع موسیقی کاست. معیارهایی که هم ناظر بر کیفیت ساختاری و هم ناظر بر محتوای ترانهها باشد و از عوارض فرهنگی، اجتماعی و تمدنی این آثار بکاهد. در دهههای ۶۰ و۷۰ سختگیری بیش از حدی در حوزه موسیقی و ترانه در صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جریان بود.بخشی از این سختگیریها بهخصوص در محتوای اشعار، سلیقهای و حاصل برداشتهای شخصی بود؛ ولیکن بخش مهمی از آن سختگیریهای هنری و فنی بود که ساختار ترانهها و موسیقی تولیدی را دارای کیفیت خاصی کرده بود. نتیجه این سختگیری تولید آثار ماندگار و نسل موسیقیدانان و شعرای بزرگ پس از انقلاب شد که توانستند در زمان دفاعمقدس و پس از آن موسیقی فاخر انقلابی و دینی ایران را راهبری کنند اما در اواخر دهه ۷۰ با هدف جذب بخشی از مخاطب که مشتری موسیقی تولیدی موسوم به لسآنجلسی شده بود سهلگیری حداقلی در اعطای مجوز به خوانندههای پاپ جوان و کمسابقه اعمال شد و کمکم در دهههای ۸۰ و ۹۰ اغلب معیارهای فنی و محتوایی بهجز ممیزیهای سیاسی و تا حدودی اعتقادی بهکنار گذاشته شد.
وقتی موسیقی به زبان فارسی آسیب میزند
موسیقی پاپ رایج امروزی که هیچگونه ممیزی فرهنگی بر آن اعمال نمیشود، در وهله اول با شکستن قواعد زبان و استفاده از جملات و اصطلاحات غلط به بهانه عامیانهبودن، زبان و ادبیات فارسی را که میراث تمدنی ماست، هدف قرار داده است. با توجه به اینکه انسان با ابزار زبان میاندیشد، توسعه و غنای زبان به رشد تمدنی میانجامد و برعکس تضعیف و انحطاط در زبان به انحطاط تمدنی خواهد انجامید.در وهله دوم موسیقی پاپ امروزی با تخریب فنون شعری کهن ایرانی میراث مهم ادبی ایران را که شامل صنایع بیانی و بدیعی است، در معرض نابودی قرار میدهد. بهطور مثال قافیه در شعر فارسی یکی از مهمترین شاخصههای بیبدیل محسوب میشود که حتی در شعر عرب نیز به اندازه شعر فارسی سختگیرانه و دارای دقت و ظرافت نیست. قافیه نسبت مستحکمی با موسیقی شعر دارد و با تکرار و از طریق شنیدار به نسل بعد منتقل میشود. ترانهسرایان موسیقی پاپ امروز با بیتوجهی به قواعد قافیه این میراث مهم شعری را در معرض نابودی قرار دادهاند. همچنین است صنایع بیانی و بدیعی دیگر؛ چراکه ترانههای غلط و فاقد صنایع ادبی به تضعیف سلیقه ادبی مخاطب میانجامد و در طولانیمدت هر کلام موزونی را میتواند به جای شعر و ترانه جا بزند؛ چراکه تنها شاخصه باقیمانده در ترانه امروزی وزن است که آن هم نه طبق قواعد عروضی، بلکه به تقلید از شعر غربی برمبنای وزن هجایی استفاده میشود.
پشت پا به میراث کهن موسیقی
از حیث ریتم ملودی و سازبندی نیز موسیقی پاپ امروزی با کنار نهادن قواعد موسیقایی هزارانساله بشری که بر اساس نیازهای ذهنی، جسمی و روانی بشر رشد کرده و شکل یافته، در حقیقت به دوران بدویت در موسیقی برگشته و بهاصطلاح در حال اختراع مجدد چرخ است؛ چراکه ملودیها و ریتمها بهصورت بدوی خلق میشود و تنها استفاده این سبک از موسیقی از پیشرفتهای تمدنی، استفاده از نرمافزارها و ابزارهای الکترونیک جدید است. به کنار نهادن قواعد و علم موسیقی کهن که حاصل چند هزار سال تجربه، پژوهش و فلسفه بشری است، باعث خلق آثاری شده که میتواند از لحاظ روانی و عصبی-حرکتی به مخاطب آسیبهای جبرانناپذیری بزند، همچنین با توجه به فقدان محتوای معنوی، ادبی و هنری، نهتنها به رشد معنویت در مخاطب کمکی نمیکند، بلکه او را دچار پریشانیهای ذهنی، سطحینگری و دوری از حالوهوای عرفانی و دینی نیز میکند.
وظیفه دولت در قبال سبکهای گوناگون موسیقی
موسیقی در کشور نهفقط بر اساس دکترین خاصی که توسط متفکری معتقد به تمدن ایرانی ــ اسلامی طراحی شده، اداره نمیشود، بلکه حتی پژوهشهای تطبیقی نیز در اختیار مدیران نیست یا اگر هست وقعی به آن نمینهند. در اغلب کشورهای دارای دغدغه فرهنگی و تمدنی حتی در کشورهای مدرن اروپایی دولت در قبال موسیقی کلاسیک و بومی از یک طرف و موسیقی پاپ و عامهپسند از طرف دیگر دو نوع سیاست متفاوت دارد. دولتها از موسیقی کلاسیک و بومی حمایت و پشتیبانی مالی و زیرساختی میکنند و نسبت به موسیقی عامهپسند به تسهیلگری میپردازند؛ به این معنی که در اعطای مجوز و فراهمکردن زمینه فعالیت به این گروهها قواعد آسانتری وضع میکنند اما باید دقت کرد که در اغلب کشورها، دولتها هزینهای برای موسیقی عامهپسند و غیرهنری نمیکنند. در ایران متأسفانه به واسطه برخی نیازهای کوتاهمدت این موازنه برعکس اتفاق افتاده است. دولت در خصوص موسیقی اصیل ایرانی فقط به اعطای مجوز و تقنین قوانین میپردازد ولی در خصوص موسیقی پاپ با توجه به اینکه تولید این نوع موسیقی آسانتر است، به سفارش و حمایت میپردازد. میزان سرمایهگذاری نهادهای انقلابی مانند بسیج، حوزه هنری و...در خصوص ترویج موسیقی پاپ در قالب گروههای سرود مساجد و مدارس در ۱۰سال گذشته بیسابقه است. همچنین نهادهای انقلابی به بهانههای مختلف انقلابی و مذهبی، به سفارش آثار موسیقی پاپ با موضوعات مناسبتی میپردازند که معمولا آثار ماندگاری نیست و پس از چندی فراموش میشوند؛ در حالی که اگر همین سرمایهگذاری در حوزه موسیقی اصیل صورت گیرد، میتواند آثار ماندگاری را رقم بزند. همین امر باعث تضعیف اقتصاد موسیقی اصیل شده و امکان برگزاری کنسرت توسط اغلب هنرمندان این عرصه را به صفر رسانده و در مقابل موسیقی پاپ هم از طریق جذب حمایتهای دولتی و هم با تبلیغات و برگزاری کنسرت از گردش مالی خوبی برخوردار بوده و هر روز بیشتر به معیارها و ممیزیها بیتوجهی میشود.